Jared Kushner، داماد رئيسجمهور دونالد ترامپ و مشاور ارشد انتظار ميرود روز دوشنبه با كاركنان بخش اطلاعات مجلس سنا بنشيند، كه انتظار ميرود در مورد جلسات او با مقامات روس در طول مبارزات انتخاباتي سال گذشته و گذار پس از انتخابات مورد سوال قرار گيرد. وكيل Kushner گفتهاست كه موكل او به طور كامل چهار ملاقات با روسها قبل از inaugurationJuly ۲۴، ۲۰۱۷۰۳ را تاييد ميكند: ۰۷ - يكي از مهمترين موضوعات مورد انتظار شركت Kushner در نشست ژوئن ۲۰۱۶ در برج ترامپ است كه شامل دونالد ترامپ است. پس از آن، پاول Manafort، مدير مبارزات انتخاباتي و ناتاليا Veselnitskaya، وكيل روسي، در ميان others.Earl y روز دوشنبه بيانيه زير را منتشر كرد كه جزئيات ملاقاتش با مقامات روس و نقش او در كمپين را شرح ميدهد: من به طور داوطلبانه اين بيانيه را ارائه ميكنم، اسناد را ارائه ميكنم، و براي روشن كردن مسائلي كه در مورد نقش من در ترامپ براي كمپين رئيسجمهور و در طول دوره گذار مطرح شدهاست. من كسي نيستم كه توجه را جلب كرده باشد. اول در كار من و در حال حاضر در خدمات عمومي، من براي رسيدن به اهداف كار كردهام و آن را به ديگران واگذار كردهام تا بر روي رسانهها و درك عمومي كار كنند. از آنجا كه زيادي حدس، گمانهزني، و اطلاعات نادرست درباره من صورتگرفته است، من از اين فرصت استفاده كردم تا نقش straight.My در ترامپ براي پيوستن به دولت را ثبت كنم، من در بخش خصوصي، ساختمان و مديريت شركتها كار كردم. تجربه من در كار بود، نه سياست، و قصد اوليه من اين نبود كه نقش بزرگي در فعاليت پدرم ايفا كنم زماني كه تصميم گرفت براي رياستجمهوري رقابت كند. با اين حال، همانطور كه كمپين پيش ميرفت، من براي كمك به وظايف و جنبههاي مختلف مبارزه دعوت شدم و مسئوليت بيشتري را بر عهده گرفتم. طي دوره مقدماتي انتخابات مقدماتي و انتخابات عمومي، نقش من به تكامل ادامه داد. من …
همكاري نزديكي با تيم هاي مالي ، برنامه ريزي ، ارتباطات ، سخنراني ، راي گيري ، داده ها و ديجيتال و همچنين تبديل شدن به نقطه تماس مقامات دولت خارجي. همه اينها كارهايي بود كه قبلاً هرگز در يك كمپين انجام نداده بودم. وقتي با يك چالش جديد روبرو شدم ، به مخاطبين دسترسي پيدا مي كردم ، از مشاوره مي خواستم ، شخص مناسبي را براي مديريت چالش خاص پيدا مي كردم و با آن شخص براي تهيه و اجراي يك برنامه عملي همكاري مي كردم. من خوش شانس بودم كه در اين راه با برخي افراد فوق العاده با استعداد همكاري كردم ، كه همه آنها در موفقيت نهايي كمپين نقش بسزايي داشتند. فرهنگ زيركانه ما به ما اين امكان را مي دهد تا با شرايط هميشه در حال تغيير سازگار شويم و به عنوان شرايط ضروري در پرواز تغيير ايجاد كنيم. من اين اطلاعات را به اشتراك مي گذارم زيرا اين اقدامات بايد از طريق لنزهاي يك كمپين سريع قدم با هزاران جلسه و تعامل مشاهده شود ، كه برخي از آنها تأثيرگذار و به ياد ماندني بودند و بسياري از آنها چنين نبودند. توجه به اين نكته نيز حائز اهميت است كه موفقيت يك كمپين با پيام و پيام رسان آن آغاز مي شود. دونالد ترامپ چشم انداز مناسبي براي آمريكا داشت و پيام خود را كاملاً تحويل داد. نتايج براي خودشان صحبت مي كنند. رئيس جمهور ترامپ نه تنها شانزده مخالف اوليه ماهر و باتجربه را شكست داد و رياست جمهوري را نيز به دست آورد ، بلكه اين كار را با صرف بخشي از آنچه حريف خود در انتخابات عمومي خرج كرد ، انجام داد. او از حريف خود پيشي گرفت و با استفاده از فن آوري مدرن و روش هاي سنتي يكي از بهترين مبارزات تاريخ را اجرا كرد تا پيام خود را به مردم آمريكا برساند. تماس با كمپين با افراد خارجي هنگامي كه مشخص شد پدر شوهر من خواهد بود نامزد جمهوري خواه براي رئيس جمهور, همانطور كه به طور معمول اتفاق مي افتد, تعدادي از مقامات كشورهاي خارجي تلاش كردند تا به اين كارزارها دست يابند. پدر و مادرم از من خواسته اند كه با اين كشورهاي خارجي ارتباط برقرار كنم. اينها تماس هايي نبودند كه من شروع كردم ، اما در طول مبارزات انتخاباتي ، من از تقريباً با افراد تماس برقرار كردم
15 كشور. براي قرار دادن اين درخواست ها ، بايد هزاران تماس ، نامه و ايميل از افرادي دريافت كنم كه به دنبال گفتگو يا ملاقات با موضوعات و موضوعات مختلف از جمله صدها نفر از خارج از ايالات متحده هستند. در حالي كه من نمي توانم پاسخگوي همه باشم ، سعي كردم به هرگونه تماس دولت خارجي كه با آنها مهم است حفظ يك رابطه كاري مداوم و مؤثر ، كانديداي پيروزي باشد ، احترام بگذارم. براي اين منظور ، من به افراد مختلفي با تجربه عميق ، مانند دكتر ، زنگ زدم. هنري كيسينجر ، براي مشاوره در مورد سياست براي نامزد ، كدام كشورها / نمايندگان كه بايد با آنها درگير شوند ، و چه پيام رساني طنين انداز خواهد شد. علاوه بر اين ، براي من معمولي بود كه روزانه 200 يا بيشتر ايميل دريافت كنم. من وقت خواندن هركدام را نداشتم ، به خصوص ايميل هاي طولاني از فرستنده هاي ناشناخته يا زنجيره هاي ايميل كه در بعضي از مواقع بعدي در بورس به آنها اضافه شدم. با توجه به تماس هاي من با روسيه يا نمايندگان روسيه در طول مبارزات انتخاباتي ، به سختي وجود داشت هر. اولين چيزي كه مي توانم به ياد بياورم در آوريل 2016 در هتل Mayflower در واشنگتن ، D.C بود. اين زماني بود كه نامزد ترامپ سخنراني اصلي سياست خارجي را ارائه مي داد. انجام اين رويداد و سخنراني ايده من بود و من بر اجراي آن نظارت داشتم. من زود به هتل رسيدم تا مطمئن شوم كه تمام تداركات در دستور كار بوده اند. پس از آن ، من براي تشكر از ميزبان اين رويداد ، ديميتري سيمز ، ناشر مجله دو ماهه سياست خارجي ، "منافع ملي" ، كه كار بزرگي را انجام داده بود ، تشكر كردم. آقاي. سيمز و گروهش ليست مهمانان را ايجاد كرده بودند و دعوت نامه ها را براي اين رويداد تمديد كردند. او مرا با چند مهمان آشنا كرد ، از جمله آنها چهار سفير از جمله سرگئي كيسلياك سفير روسيه. با همه سفيران از جمله آقاي. كيزليك ، ما دست تكان داديم ، دلپذيري هاي مختصر را رد و بدل كرديم و من از آنها براي حضور در اين رويداد تشكر كردم و گفتم اميدوارم كه آنها از سخنان نامزد ترامپ خوششان بيايد
و ايده هاي او براي رويكرد تازه اي به سياست خارجي آمريكا. سفيران همچنين در صورت پيروزي در انتخابات ابراز علاقه كردند كه رابطه مثبتي برقرار كنند. هر مبادله كمتر از يك دقيقه به طول انجاميد و برخي از آنها كارتهاي ويزيت خود را به من دادند و مرا به ناهار در سفارتخانه هاي آنها دعوت كردند. من هرگز آنها را به هيچ يك از اين دعوت ها نرسيدم و اين ميزان تعامل بود. اظهارات جارد كوشنر وضوح ارائه مي دهد?24 ژوئيه 201708: 13 سرويس خبري رويترز گزارش داده است كه من بين آوريل و نوامبر سال 2016 دو تماس با سفير كيسلاك داشتم. در حالي كه من در اين مدت در هزاران تماس شركت كردم ، هيچ تماس با سفير روسيه را به ياد نمي آورم. ما سوابق تلفني موجود در اختيار ما را بررسي كرده ايم و نتوانسته ايم هيچ شماره اي را كه مي دانيم با سفير كيزليك در ارتباط است شناسايي كنيم و من بسيار ترديد دارم كه اين تماس ها صورت گرفته است. بررسي جامع سوابق تلفن و تلفن همراه من از آن زمان ، اين تماس ها را نشان نمي دهد. من قبل از انتخابات هيچ رابطه مداوم با سفير نداشتم و در آن زمان دانش محدودي در مورد وي داشتم. در حقيقت ، در تاريخ 9 نوامبر ، روز بعد از انتخابات ، حتي نمي توانستم نام سفير روسيه را به خاطر بسپارم. هنگامي كه اين كمپين ايميلي دريافت كرد كه مي گويد يك يادداشت رسمي تبريك از رئيس جمهور پوتين است ، از من سؤال شد كه چگونه مي توانيم تأييد كنيم كه واقعي است. براي اين كار فكر كردم بهترين راه اين است كه تنها تماسي را كه من از جلسه دولت روسيه يادآوري كردم ، يعني سفير كه ماه ها قبل با او ملاقات كرده بودم ، بپرسم ، بنابراين ايميلي را ارسال كردم كه از آقاي سؤال مي كند. سيمز ، "نام سفير روسيه چيست؟?"از طريق وكيل من ، من از رويترز خواسته ام تاريخ هايي را كه قرار است تماس ها يا شماره تلفني كه ظاهراً به آن رسيده ام يا سفير كيزليك به آن رسيده ام ، ارائه دهد. اين روزنامه نگار از ارائه هرگونه اثبات تأييد كننده مبني بر وقوع آنها خودداري كرد. تنها تماس ديگر روسيه در طول مبارزات انتخاباتي است كه من اصلاً به ياد نمي آورم تا زماني كه من
در پاسخ به درخواستهاي كنگره براي كسب اطلاعات , در حال بررسي اسناد و نامهها بود . در ژوئن 2016 , برادر زنم , دونالد ترامپ . پرسيد كه آيا من آزاد هستم كه در ساعت 3 : 00 بعد از ظهر يك جلسه را متوقف كنم . اين برنامه در همان ساختمان دفتر او در برج ترامپ قرار داشت و براي هر يك از ما معمول بود كه وقتي درخواست شد جلسات ديگري برگزار كنيم . او در نهايت ايميل خود را به من ارسال كرد كه زمان جلسه را به 4 : 00 بعد از ظهر تغيير داد كه ايميل در بالاي يك زمان طولاني و طولاني بود كه در آن زمان مطالعه نكردم . هنگامي كه من با اغلب ايميلهايي كه داشتم از راه دور كار ميكردم , به سرعت در آيفون خود مرور كردم كه اين جلسه ساعت 4 : 00 بعد از ظهر در دفتر او رخ خواهد داد . اسناد و مدارك مويد خاطرهاي است كه به عنوان " نشست : دان جونيور " خوانده شد . جرد لافنر Kushner ( | Jared ) ميگويد : " هيچكس ديگري به اين موضوع اشارهاي نشده است . كمي دير به جلسه رسيدم . زماني كه من به آنجا رسيدم , شخصي كه از آن زمان به عنوان وكيل روس شناسايي شدهاست درباره موضوع منع فرزندخواندگي كودكان روسي صحبت ميكند . نميدانستم چرا اين موضوع مطرح شد و به سرعت مشخص شد كه زمان من در اين جلسه به خوبي سپري نشده است . مرور نامههاي الكترونيكي به تازگي ياد من را تاييد كردند كه اين ملاقات هدر دادن زمان ما بود و به دنبال روشي مودبانه براي ترك كردن و بازگشت به كار من , پس از ده يا چند دقيقه به يك دستيار ايميل زدم و نوشتم : " ميتواند مرا در سلول من صدا كند ? بهانه لازم براي بيرون رفتن از جلسه را دارم , قبل از ملاقات با او ملاقات نكردم و از آن زمان با او صحبت نكردم . تا همين اواخر بيش از اين به اين جلسه كوتاه فكر نكردم , تا اين كه به تازگي توجهم را جلب كرد . قبل از اينكه اين ايميل توسط وكلاي من در هنگام مرور اسناد براي تسليم به كميتهها به من نشان داده شود , آن را نخواندهام و يا به ياد ندارم . هيچ بخشي از جلسهاي كه من
قرمز يا پذيرفته شدهاست . در نهايت , بعد از ديدن ايميل , من اين ملاقات را قبل از اينكه در مطبوعات بر روي يك مكمل به فرم اجازه امنيتي من گزارش شود , افشا كردم , حتي اگر لازم نباشد كه تعاريف اين فرم را ملاقات كنيم . يك تماس ممكن ديگر وجود داشت كه من آن را يادداشت خواهم كرد . در 30 اكتبر سال 2016 من يك ايميل تصادفي از " screenname " دريافت كردم . اين ايميل , كه من به عنوان شوخي تفسير كردم , يك تلاش اخاذي بود و تهديد كرده بود كه براي انتشار اين اطلاعات 52 پوند براي او ارسال ميكنيم . من ايميل را براي توجه مامور سرويس مخفي ايالاتمتحده در هواپيمايي كه همه در حال سفر به آن بوديم , آوردم و از او پرسيدم كه چه فكر ميكند . او به من توصيه كرد كه آن را ناديده بگيرم و جواب ندهم - كه همان كاري است كه من كردم . فرستنده هيچ وقت با من تماس نگرفته بود , بهترين خاطرات من , اين تعداد افرادي بودند كه در طول مبارزات انتخاباتي با افرادي بودند كه به طور بالقوه نماينده پارلمان روسيه بودند و يا به طور بالقوه با دوره گذار PersonsThe خارجي پس از انتخابات فعالتر بودند . با شروع از شب انتخابات , ما شروع به دريافت يك حجم باور نكردني از پيامها و دعوت از افراد خيرخواه در ايالاتمتحده و خارج از كشور كرديم . دهها پيام از طرف مقامات خارجي براي ايجاد تماسهاي رهبر خارجي و ايجاد خطوط ارتباطي و ارتباطات با آنچه كه دولت جديد خواهد بود , حاصل شد . در طول اين مدت , به خاطر دارم كه بيش از پنجاه بار با مردم از بيش از 15 كشور ارتباط داشتهام . دو تن از اين نشستها با روسها بودند كه هيچ كدام از آنها 16 نوامبر 2016 را نديده بودم , دستيار من درخواستي را براي ملاقاتي از سفير روسيه دريافت كرد . همان طور كه قبلا هم گفتم , قبل از اينكه اين درخواست را دريافت كنم , حتي نام Ambassador's را هم به ياد بياورم ,
براي دو هفته - در 1 دسامبر تنظيم نشده است . اين ملاقات در برج ترامپ رخ داد , جايي كه ما دفتر گذار خود را داشتيم و بيست و سي دقيقه به طول انجاميد . سرتيپ ميشل فلين ( بازنشسته ) ( بازنشسته ) كه مشاور امنيت ملي President's نيز بود در اين مراسم شركت كرد . در طول جلسه , پس از رد و بدل كردن تعارفات , همانطور كه در بسياري از جلسات من و با مقامات خارجي انجام داده بودم , آرزوي خود براي شروع تازه روابط را بيان كردم . همچنين , همانطور كه در جلسات ديگر با مقامات خارجي انجام داده بودم , از سفير Kislyak پرسيدم كه آيا او بهترين فرد را شناسايي خواهد كرد ( چه سفير يا شخص ديگري ) با چه كسي بحثهاي مستقيمي داشته باشد و چه كسي با رئيسجمهور او تماس داشتهاست . اين حقيقت كه من در مورد راههايي براي شروع يك گفتگو بعد از روز انتخابات پرسيده بودم , بايد به عنوان مدرك محكمي كه قبل از روز انتخابات وجود داشت , ديده شود . سفير احساسات مشابهي را در رابطه با روابط ابراز داشت و سپس گفت كه او به ويژه ميخواهد سياست آمريكا در سوريه را مورد خطاب قرار دهد و گفت كه ميخواهد اطلاعات را از آنچه كه وي " ژنرالها " مينامد , انتقال دهد . او گفت كه ميخواهد اطلاعاتي را ارائه دهد كه به اطلاع دولت جديد كمك خواهد كرد . وي گفت كه ژنرالها نميتوانند به آساني به آمريكا بيايند تا اين اطلاعات را منتقل كنند و او پرسيد كه آيا يك خط امن در اداره انتقالي براي انجام يك مكالمه وجود دارد . ژنرال فلين يا من توضيح دادم كه چنين خطوطي وجود ندارد . من معتقد بودم كه توسعه يك رويكرد متفكرانه در مورد سوريه اولويت بسيار بالايي به بحران جاري انساندوستانه بودهاست و پرسيدم كه آيا آنها يك كانال ارتباطي موجود در سفارت خود دارند كه ميتوانيم از آنها براي انتقال اطلاعات لازم براي حمل اطلاعات به ژنرال فلين استفاده كنيم . سفير گفت كه اين امكان وجود ندارد و بنابراين همه ما توافق كرديم كه اين اطلاعات را بعد از افتتاح دريافت خواهيم كرد .
اداره را به دست گرفت . من امكان استفاده از سفارت يا هر امكانات روسي براي هر هدفي بجز اين يك مكالمه ممكن در دوره گذار را افزايش ندادم . هفته بعد , در 6 دسامبر , سفارت پرسيد كه آيا ميتوانم در روز 7 دسامبر با سفير ملاقات كنم . من رد شدم . آنها سپس از من پرسيدند كه آيا ميتوانم در 6 دسامبر ملاقات كنم يا نه . سپس آنها پرسيدند كه چه زماني اولين كسي بود كه من ميتوانم ملاقات كنم . من اين درخواستها را رد كردم چون در بسياري از مسئوليتهاي ديگر براي گذار كار ميكردم . موافقت كردم : او پرسيد كه آيا ميتواند دستيار من را ملاقات كند يا نه , تا از رنجاندن سفير اجتناب كنم . او اين كار را در 12 دسامبر انجام داد . دستيار من گزارش داد كه سفير درخواست كردهاست كه با فردي به نام سرگئي Gorkov ملاقات كنم كه او گفته بود يك بانكدار و يك نفر با خط مستقيم به رئيسجمهور روسيه است كه ميتواند ديدگاه خود را در مورد چگونگي ديدن دولت جديد و بهترين شيوههاي كار با يكديگر ارائه دهد . موافقت كردم با آقاي Gorkov ملاقات كنم , چون سفير خيلي مصرانه بودهاست , و گفت كه او رابطه مستقيمي با رئيسجمهور دارد , و چون آقاي Gorkov براي چند روز تنها در نيويورك بود . من براي ملاقاتي كه روز بعد در 13 دسامبر رخ داد در برنامهام جا گرفتم . ملاقات با آقاي Gorkov بيست و پنج دقيقه به طول انجاميد . او خودش را معرفي كرد و دو هديه به من داد - - يك قطعه هنري از Nvgorod , دهكدهاي كه پدر بزرگ و مادربزرگ من اهل بلاروس بودند و ديگري يك كيف كثيف از همان روستا بود . ( هر تصوري كه من سعي كردم اين ملاقات را پنهان كنم يا اينكه فكر ميكردم به عنوان يك تاجر اشتباه است . در واقع , من به دستيارم اين هدايايي دادم كه رسما آنها را با دفتر گذار ثبت كنم ) . بعد از آن , او كمي درباره بانك خود به من گفت و برخي
همانطور كه در جلسه با سفير Kislyak داشتم، همان احساساتي را كه با ساير مقامات خارجي داشتم، بيان كردم. هيچ سياست خاصي مورد بحث و بررسي قرار نگرفته است. ما هيچ بحثي در مورد تحريمهاي اعمالشده توسط دولت اوباما نداشتيم. در هيچ زمان هيچ بحثي در مورد شركتهاي من، معاملات تجاري، پروژههاي املاك و مستغلات، وام، ترتيبات بانكي يا هر نوع كسبوكار خصوصي وجود نداشت. در پايان جلسه كوتاه، ما از يكديگر تشكر كرديم و من به جلسات ديگري رفتم. من قبل از اين ملاقات نميدانستم يا هيچ تماسي با آقاي Gorkov نداشتم، و هيچ دليلي براي ارتباط با او نداشتم، اين تنها دو خويشاوند بودند كه در طول انتقال با اشخاصي كه به طور بالقوه نمايندگان روسيه بودند، بودند يا به نظر ميرسيد كه اطلاعات نادرست زيادي در مورد فرم SF - ۸۶ من گزارش كردهاند. همانطور كه وكلاي من و من قبلا توضيح داده بوديم، استفاده از SF - ۸۶ من پيش از موعد به دليل فقدان ارتباطات كافي و در ابتدا هيچ تماسي (نه فقط با روسها)با مقامات دولتي خارجي ارائه شد. در اينجا برخي واقعيات در مورد آن فرم و تلاشهايي كه من براي تكميل كردن مشاركت من از شركت خود انجام دادهام، در ميان تقلا كردن نهايي كردن دست دادن من از شركت من، انتقال خانواده من به واشنگتن، تكميل مقاله، بررسي آن و قرار دادن آن به شكل الكترونيكي، به من كمك كردند تا اين اطلاعات را پيدا كنم. آنها ايميلي به دستيار من در واشنگتن فرستادند، در ارتباط با تغييراتي كه در يك بخش خاص انجام شد دستيار من كامل شد كه پيام به اين معني است كه كل فرم تكميل شدهاست. در اين نقطه، فرم يك پيشنويس خشن بود و هنوز بسياري از حذفيات، از جمله ليست كردن هيچ تماس دولت خارجي و حتي حذف نشده، داريم.
آدرس پدر من (كه كاملاً مشخص بود). به دليل اين فقدان, معاون من پيشنويس را در ۱۸ ژانويه, ارسال كرد, هنگامي كه متوجه شديم شكل پيش از موعد تسليم شدهاست, ما به تيم انتقالي اطلاع داديم كه بايد تغييراتي ايجاد كنيم و به فرم اضافه كنيم. در روز بعد, ۱۹ ژانويه ۲۰۱۷, ما اطلاعات تكميلي مربوط به انتقال را ارائه كرديم كه دريافت را تاييد كرد و گفتند كه آنها فوراً آن را به اف بي آي ارسال خواهند كرد. مكمل افشا كرد كه من تماسهاي زيادي با مقامات خارجي داشتهام " و اينكه ما در حال عبور از سوابق من براي ارائه يك ليست دقيق و كامل هستيم. من يك ليست از اين تماسها را در مسير عادي, قبل از مصاحبه تحقيقات سابقه من و قبل از هر گونه پرس و جوي يا گزارش رسانهها درباره form.It ارائه كردم, گزارش شدهاست كه ارسال من تنها ارتباط با روسها را حذف كردهاست. اين طور نيست. به محض ارايه تصادفي فرم, همه تماسهاي خارجي حذف شدند. اطلاعات تكميلي بعداً در بيش از يكصد تماس از بيش از بيست كشور افشا شد كه ممكن است به سوالات مربوط به فرم پاسخ دهند. اين جلسات شامل جلساتي با افرادي مانند پادشاه آردن, ملك عبدالله دوم, نخستوزير اسرائيل بيبي نتانياهو, وزير امور خارجه مكزيك, لوئيس Videgaray Caso و بسياري ديگر بود. همه اينها قبلاً به جا گذاشته شده بود. در طول شش ماه گذشته, من تمام تلاش خود را كردهام تا اف بي آي را با هر اطلاعاتي كه براي بررسي پيشينه من مورد نياز است, فراهم كنم. به علاوه, وكلاي من توضيح دادهاند كه فرآيند پاكسازي امنيتي يكي از مكملها است كه انتظار ميرود و دعوت شود. شكل به خود ميدهد كه در طول مصاحبه, اطلاعات در سند ميتواند " به روز رساني [d], clarif [ied], و توضيح [ويرايش] به عنوان بخشي از فرآيند پاكسازي امنيتي باشد. يك مثال خوب, جلسه روز ۹ ژوئن است. به دلايلي كه بايد از توضيح آن ملاقات مشخص شود, من جلسه را به ياد ندارم و قطعاً.
بهخاطرداشتهباشيدكه آن رابهعنوانكسيكهبايددريكSF-86ذكرشود, به خاطرنخواهمداشت .زمانيكه مداركيكهبرايتوليددرارتباطبادرخواستهايكميتهمورد بررسي قرارگرفت,بهمنيادآوريكردكه ملاقاتصورتگرفتهاست, وبهدليلزباندرزنجيرهايميليكهبراياولينبارآنراخواندم,آنملاقاترا بهعنوانمكملمطرحكردم.مناينكار را كردماگرچهوكلايمننتوانستندبهايننتيجه برسندكه وكيلروسينمايندههركشورخارجيبودهودرنتيجه خارجازمحدودهاينفرمبودهاست.ايناطلاعاتتكميلينيزبهطورداوطلبانهوپيشازهر گونهپرسوجويرسانهاي,گزارشدهي يادرخواستبرايايناطلاعاتارايهشدوبهزوديپس ازيادآوريجلسهانجامشد.***** ** * ** ** *** **** * * ** * * * * * ** * * * * * *** ** * * * * * * ** * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ** * * * * * * * * * * **منامروزنشاندادهامكهميخواهماينكارراانجامدهموهمچنانبه همكاريادامهخواهمداد, چونچيزيبرايپنهان كردنندارم.همانطوركهاشارهكردم,ميدانمكهگمانهزنيهايزياديدربارهتماسمنبامقاماتياافرادازروسيهوجودداشتهاست.مناينتماسهارا فاشكردموآنها رابههماناندازهكهميتوانمبه خاطر آوردم, توصيفكردم.سوابقومداركيكهارائهميدهمنشانميدهدكهشايدچهارتماسبانمايندگانروسازهزاران نفردر طولجنگوگذاروجود داشتهباشد ,كه هيچكدامدرهيچراهبرايانتخاباتتاثيرگذارنبودندو يابه طور خاصبه ياد ماندنيبودند.منبسيارسپاسگزاراينفرصتهستمكهپروندهرامستقيماتنظيم كنم.منهمچنينسعيكردهامزمينهايرا براينقشخوددراينكمپينفراهمكنم,ومنبهنامزديكهازآنحمايتكرديموپيروزيبهدستآمدهازآنافتخارميكنم.اينكارمنبودهاستكهدررسانههاو يااطلاعاتنشتيدردفاعيهخودمظاهرنشوم.منسعيكردهامبررويكارمهمدستپيدا كنموبهاينرئيسجمهورواينكشورخدمت كنمتابهتواناييهايخودبرسم.اميدوارمكهاز طريقپاسخهايمنبهسوالاتواسنادمكتوبواسناديكه درحال حاضرقادربهاثباتتماميتارتباطاتمحدودخودباrepresروسيهستم.
entatives در طول جنگ و گذار. من به هيچكس ديگري در اين مبارزه كه تباني كرده، و با هيچ دولت خارجي تباني نكرده بودم. من هيچ تماسي ناشايسته از او نداشتم. من به سرمايههاي روسيه براي تامين مالي فعاليتهاي تجاري خود در بخش خصوصي تكيه نكردهام. سعي كردم با توجه به پر كردن فرم SF - ۸۶ ام، بالا و فراتر از آنچه كه لازم است، كاملاً شفاف باشم. خوشبختانه، اين مساله باعث ميشود كه اين مسائل استراحت كنند.
منبع